آرتینآرتین، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه و 2 روز سن داره

کوچولوی زمستونیه من

سیزدهمین ماه باهم بودن

سلام به روی ماهت آرتینم.عزیز دل مادر 13 ماهه شده.نمی دونم چرا اینقدر روزا زود می گذرن.جدی جدی داری بزرگ میشی مرد کوچک من! جونم برات بگه که خدارو شکر مثل همیشه شیطون و پر انرژی و شیرینی عزیزم. 12 ماهت که تموم شد یواش یواش شروع کردی به راه رفتن و الان دیگه راه نمی ری همش در حال دویدنی! یه جور بامزه ای خودتو لوس می کنی بعدشم بوسمون می کنی آدم دلش می خواد قورتت بده! کاملا حرفه ای از در و دیوار و مبل بالا می ری ! کاملا حرفه ای فوتبال بازی می کنی.چند شب پیش توپ شوت کردی و قاب عکس خونه مامان جون اینا رو شکستی! جدیدا یادگرفتی نی لبک بچگی های بابارو هم می زنیاونم با چه مهارتی!!!!!!!!!!!!!! راستی ببین کاپشن ...
27 بهمن 1392

تولد زنبوری و یک اتفاق خـــــــــــــــــــــــــــوب

سلام پسرک شیرینم.امشب می خوام برات از اولین جشن تولدت بگم. عزیز دل مادر همونطوری که قبلا هم برات نوشته بودم جشن تولدت رو چند روزی دیرتر برگزار کردیم چون می خواستیم ماه صفر تموم بشه.از روز قبل جشن من و مامان جون و سپیده جون حسابی مشغول بودیم.تمیز کاری و آماده کردن غذاها و دسرها و تزیین خونه... خلاصه شبی که همیشه آرزوشو داشتم رسید. 19 دی ماه  شب خیلی خوب بود.کلی مهمون داشتیم با یه پسرک زرد و شیطون اینم از گل پسرمون اون شب شما برخلاف همیشه یه کوچولو بد اخلاق و بی قرار بودی.من هم برا اینکه کمتر اذیت بشی اول کیک آوردم و تولد بازی کردیم بعد هم شام سرو شد. این هم از کیک که واقعا خوشمزه بود ...
27 بهمن 1392
1